[صفت]

neu

/nɔʏ̯/
قابل مقایسه

1 جدید تازه، نو

مترادف و متضاد neuwertig ungebraucht alt
  • 1.Der neue Apparat funktioniert besser.
    1. دستگاه جدید بهتر کار می‌کند.
  • 2.Ich bin der neue Kollege.
    2. من همکار جدید هستم.
  • 3.Man darf hier nicht mehr rauchen? Das ist mir ganz neu.
    3. دیگر اینجا نمی‌شود سیگار کشید؟ این برای من کاملاً جدید است.
  • 4.Mein Wagen ist noch ganz neu.
    4. ماشین من هنوز خیلی نو است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان