1 . امتحان
[اسم]

die Prüfung

/ˈpʀyːfʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Prüfungen] [ملکی: Prüfung]

1 امتحان

  • 1.Die Prüfung ist am Montag um 8 Uhr.
    1. امتحان روز دوشنبه ساعت 8 است.
  • 2.Die schriftliche Prüfung war schwieriger als die mündliche.
    2. امتحان کتبی از شفاهی سخت‌تر بود.
  • 3.Mein Freund hat die Prüfung bestanden.
    3. دوست من امتحان را قبول شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان