1 . خدمات
[اسم]

der Service

/ˈsœɐ̯vɪs/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Services] [ملکی: Service]

1 خدمات سرویس

  • 1.Ich war mit dem Service in der Werkstatt nicht zufrieden.
    1. من از خدمات این کارگاه راضی نبودم.
  • 2.Rufst du beim Pizza-Service an?
    2. به سرویس (ارسال) پیتزا [پیتزایی] زنگ می‌زنی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان