[فعل]

zahlen

/ˈtsaːlən/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: zahlte] [گذشته: zahlte] [گذشته کامل: gezahlt] [فعل کمکی: haben ]

1 پرداخت کردن پول دادن

مترادف و متضاد abführen ausgeben bezahlen blechen
  • 1.Ich hatte keinen Fahrschein und musste 60 Euro Strafe zahlen.
    1. من بلیط نداشتم و باید 60 یورو جریمه پرداخت می‌کردم.
eine bestimmte Summe/... für etwas (Akk.) zahlen
یک مبلغ معین/...برای چیزی پرداخت کردن
  • Sie haben eine bestimmte Summe Geld für das Gemälde gezahlt.
    آن‌ها مبلغ مشخصی را برای تابلوی نقاشی پرداخت کرده‌اند.
an jemanden bezahlen
به کسی پرداخت کردن
  • An wen muss ich das Geld zahlen?
    به چه کسی باید پول را پرداخت کنم؟
mit einem Scheck/per Überweisung/... zahlen
با چک، از طریق انتقال وجه/... پرداخت کردن
  • Kann ich mit Scheck zahlen?
    می‌توانم با چک پرداخت کنم؟
monatlich/täglich/... zahlen
ماهیانه/روزانه/...پرداخت کردن
  • Die Steuern müssen monatlich gezahlt werden.
    مالیات‌ها باید ماهیانه پرداخت شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان