خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . با کسی همخوابه شدن
[عبارت]
acostarse con
/ˌakɔstˈaɾse kˈɔn/
1
با کسی همخوابه شدن
با کسی رابطه جنسی داشتن
1.Esperé hasta después de la tercera cita para acostarme con mi novio.
1. من تا بعد از سومین قرار صبر کردم تا با دوستپسرم همخوابه شوم.
کلمات نزدیک
viaje de fin de curso
viajar en avión
tocar el claxon
ruta
perder el avión
adulterio
alianza
excéntrico
ganacia
llegar a ser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان