خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ضمیمه کردن
[فعل]
adjuntar
/ˌaðxuntˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: adjunté]
[حال: adjunto]
[گذشته: adjunté]
[گذشته کامل: adjuntado]
صرف فعل
1
ضمیمه کردن
الصاق کردن
1.Te adjunto el archivo para que lo revises.
1. من فایل را برایت ضمیمه میکنم تا آن را چک کنی.
کلمات نزدیک
abrir una cuenta
tarjeta sim
tarifa plana
saldo
prefijo
antivirus
banda ancha
buscador
conectar
consultar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان