خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فاضلاب
[اسم]
la alcantarilla
/ˌalkantaɾˈiʎa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: alcantarillas]
1
فاضلاب
1.Las alcantarillas de la ciudad están plagadas de ratas.
1. فاضلابهای شهر به موش آلوده شدهاند.
کلمات نزدیک
acompañar
absolutamente
a la intemperie
prohibir
folio
aldea
aún no
autóctono
autoridad
aventurero
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان