خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . براکت (ارتودنسی)
[اسم]
la aparatología fija
/ˌapaɾˌatoloxˈia fˈixa/
غیرقابل شمارش
مونث
1
براکت (ارتودنسی)
1.Mi hija tiene que usar una aparatología fija en los dientes.
1. دخترم باید دندانهایش را ارتودنسی کند.
کلمات نزدیک
termómetro para la fiebre
silla de ruedas
muleta
escayola
yeso
cuello ortopédico
estetoscopio
catéter
bisturí
respirador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان