خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آسفالت
[اسم]
el asfalto
/asfˈalto/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
آسفالت
1.Los obreros habían salido a poner asfalto en la nueva carretera.
1. کارگرها رفته بودند تا جاده جدید را آسفالت کنند.
کلمات نزدیک
hormigón
viga
teja
palé
rodillo de pintura
alquitrán
grúa
acero
barniz
tobogán
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان