خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آسم
[اسم]
el asma
/ˈasma/
غیرقابل شمارش
مونث
1
آسم
نفستنگی
1.Tengo que llevar el inhalador a todas partes porque tengo asma.
1. باید اسپری تنفسیام را همهجا ببرم، زیرا آسم دارم.
کلمات نزدیک
infarto
diarrea
gripe
bacteria
virus
erupción
varicela
náusea
cáncer
derrame cerebral
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان