خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماجراجو
[اسم]
el aventurero
/ˌaβɛntuɾˈɛɾɔ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: aventureros]
[مونث: aventurera]
1
ماجراجو
1.Los aventureros salieron a explorar tierras desconocidas.
1. ماجراجویان برای کشف سرزمینهای ناشناخته به راه افتادند.
کلمات نزدیک
autoridad
autóctono
aún no
aldea
alcantarilla
breve
cooperar
creíble
cruzar a nado
cuidadosamente
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان