خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مایو (مردانه)
[اسم]
el bañador
/bˌaɲaðˈɔɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: bañadores]
1
مایو (مردانه)
1.Jim no sabia que íbamos a ir a nadar y no trajo su bañador.
1. "جیم" نمیدانست که ما میخواستیم به شنا برویم و مایویش را نیاورده بود.
کلمات نزدیک
casco
corona
medalla
gorro de ducha
babero
bikini
traje de baño
espinillera
muñequera
gafas de natación
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان