خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باکتری
[اسم]
la bacteria
/baktˈɛɾja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: bacterias]
1
باکتری
1.No han podido identificar la bacteria específica que le está causando los problemas estomacales a mi padre.
1. آنها نتوانستهاند باکتری خاصی که باعث بهوجودآمدن مشکلات رودهای پدرم شده را شناسایی کنند.
کلمات نزدیک
virus
aspirina
somnífero
fecha de caducidad
dosis
gripe
diarrea
infarto
asma
erupción
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان