خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . توپ
[اسم]
la bola
/bˈola/
قابل شمارش
مونث
[جمع: bolas]
1
توپ
1.El sol se ve como una enorme bola amarilla.
1. خورشید مانند یک توپ بزرگ زرد دیده میشود.
کلمات نزدیک
sentido
par
materia
general
tamaño
aún
presente
danza
posición
material
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان