خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بوتیک
[اسم]
el boutique
/bowtˈike/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: boutiques]
1
بوتیک
1.Esta tarde te voy a llevar a una calle en el centro donde solo hay restaurantes gourmets y boutiques de moda.
1. امروز بعدازظهر تو را به یک خیابان در مرکز شهر خواهم برد که فقط در آن رستورانهای عالی و بوتیکهای مدروز وجود دارد.
کلمات نزدیک
artículos de tocador
recital
micrófono
mánager
folclore
documento nacional de identidad
habitación simple
mercería
pañuelo de papel
parador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان