خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محاسبه
[اسم]
el cómputo
/kˈɔmputo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: cómputos]
1
محاسبه
1.Tenemos que volver a hacer el cómputo porque parece que hay un error.
1. ما باید محاسبه را دوباره انجام دهیم، زیرا بهنظر میرسد خطایی رخ دادهاست.
کلمات نزدیک
matemático
astronómico
inmutable
celeste
lunar
análisis
fenómeno
aceptable
incrementar
literalmente
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان