خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاباره
[اسم]
el cabaré
/kˌaβaɾˈɛ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: cabarés]
1
کاباره
1.Varias bailarinas famosas bailaron en el cabaré al que fui anoche.
1. چندین رقصنده معروف در کابارهای که شب گذشته به آنجا رفتم، اجرا کردند.
کلمات نزدیک
narrativo
simultáneo
precedente
tradición
materialización
ritmo
comprensión
humorístico
desenlace
poético
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان