خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صندوق (مغازه و...)
[اسم]
la caja registradora
/kˈaxa rˌexistɾaðˈɔɾa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: cajas registradoras]
1
صندوق (مغازه و...)
دستگاه دخل مغازه
1.Kiara pagó su comida en la caja registradora del restaurante.
1. "کیارا" پول غذایش را در صندوق رستوران پرداخت کرد.
کلمات نزدیک
factura
borla
polvos
corrector
brillo de labios
cesta
mercado
supermercado
farmacia
tienda de muebles
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان