خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . داغ
[صفت]
caliente
/kaljˈɛnte/
قابل مقایسه
[حالت مونث: caliente]
[جمع مونث: calientes]
[جمع مذکر: calientes]
1
داغ
بسیار گرم
1.El café está muy caliente. Todavía no lo puedo beber.
1. قهوه بسیار داغ است. هنوز نتوانستم آن را بنوشم.
کلمات نزدیک
frío
estúpido
sexy
vago
tímido
cálido
silencioso
tranquilo
ruidoso
mojado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان