خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فاجعه
[اسم]
el catástrofe
/katˈastɾofe/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: catástrofes]
1
فاجعه
بلای ناگهانی
1.La inundación fue la peor catástrofe natural de las últimas dos décadas.
1. (آن) سیل بدترین فاجعه طبیعی طی دو دهه گذشته بود.
کلمات نزدیک
caminata
barranco
asociación
argumentar
agotador
cenicero
chatarra
colilla
conquista
dar una opinión
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان