خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آبجو
[اسم]
la cerveza
/θɛɾβˈeθa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: cervezas]
1
آبجو
1.Me tomé dos cervezas en la fiesta.
1. من در مهمانی دو آبجو خوردم.
کلمات نزدیک
vino
bebida energética
granizado
zumo de manzana
limonada
champán
vino tinto
vino blanco
ginebra
vodka
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان