خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سبد
[اسم]
la cesta
/θˈesta/
قابل شمارش
مونث
[جمع: cestas]
1
سبد
1.Un cliente de la empresa nos envió una cesta de frutas para Navidad.
1. یکی از مشتریهای شرکت برای کریسمس یک سبد میوه برایمان فرستاد.
کلمات نزدیک
caja registradora
factura
borla
polvos
corrector
mercado
supermercado
farmacia
tienda de muebles
tienda de juguetes
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان