خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چین
[اسم]
China
/tʃˈina/
غیرقابل شمارش
مونث
1
چین
1.José viajó a la China para estudiar mandarín.
1. "خوزه" برای اینکه زبان ماندارین بخواند، به چین سفر کرد.
کلمات نزدیک
chipre
bielorrusia
ciudad del vaticano
hungría
ucrania
rusia
india
singapur
japón
corea del sur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان