خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تاب
[اسم]
el columpio
/kolˈumpjo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: columpios]
1
تاب
1.Los niños jugaron un rato en los columpios del parque.
1. بچهها برای مدتی در پارک روی تاب بازی کردند.
کلمات نزدیک
tobogán
barniz
acero
grúa
alquitrán
patio de recreo
zoológico
montaña rusa
tobogán de agua
cajón de arena
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان