خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جنگیدن
[فعل]
combatir
/kˌɔmbatˈiɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: combatí]
[حال: combato]
[گذشته: combatí]
[گذشته کامل: combatido]
صرف فعل
1
جنگیدن
مبارزه کردن
1.Nuestros soldados están muy cansados para combatir.
1. سربازهای ما خستهتر از آن هستند که مبارزه کنند.
کلمات نزدیک
colorante
cinta
chuchería
ceremonia de velación
casero
comprometido
consenso
cortejo
definitivo
despedida de soltero
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان