خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وصل شدن
[فعل]
conectarse
/kˌonektˈaɾse/
فعل بازتابی
[گذشته: me conecté]
[حال: me conecto]
[گذشته: me conecté]
[گذشته کامل: conectado]
صرف فعل
1
وصل شدن
1.No puedo conectarme a la Internet, el router no funciona.
1. نمیتوانم به اینترنت وصل بشوم، رهیاب کار نمیکند.
کلمات نزدیک
buscador
banda ancha
antivirus
adjuntar
abrir una cuenta
consultar
en línea
descargar
documento
conectado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان