خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کنترباس
[اسم]
el contrabajo
/kˌɔntɾaβˈaxo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: contrabajos]
1
کنترباس
(نوعی ساز)
1.Hernán toca el contrabajo en un cuarteto de jazz.
1. "ارنان" در یک گروه چهارنفره جاز کنترباس مینوازد.
کلمات نزدیک
arpa
flauta
guitarra
trompeta
piano
viola
violonchelo
oboe
saxofón
fagot
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان