خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تاج
2 . کرون
[اسم]
la corona
/kɔɾˈɔna/
قابل شمارش
مونث
[جمع: coronas]
1
تاج
1.El rey usa su corona en ocasiones especiales.
1. پادشاه در مراسم خاص تاجش را میپوشد.
2
کرون
(یکای ارز)
1.No recibes una corona más que eso.
1. حتی یک کرون بیشتر هم نخواهی گرفت.
کلمات نزدیک
medalla
gorro de ducha
babero
tatuaje
tapón para los oídos
casco
bañador
bikini
traje de baño
espinillera
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان