خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گاوبازی
[اسم]
la corrida
/kɔrˈiða/
قابل شمارش
مونث
[جمع: corridas]
1
گاوبازی
1.En nuestro viaje a España, fuimos a una corrida.
1. در سفرمان به اسپانیا به یک (مسابقه) گاوبازی رفتیم.
کلمات نزدیک
cava
carnaval
campanada
aguinaldo
todos los días
día de la hispanidad
día de la madre
día de los enamorados
día de los santos inocentes
día del padre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان