خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرداخت کردن
[فعل]
cotizar
/kˌotiθˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: coticé]
[حال: cotizo]
[گذشته: coticé]
[گذشته کامل: cotizado]
صرف فعل
1
پرداخت کردن
1.Todos los meses cotizo sin falta la cuota de 40 euros de mi seguro médico.
1. من هر ماه هزینه چهل یورویی بیمه سلامتم را بدون کسری پرداخت میکنم.
کلمات نزدیک
interino
quejar
ajeno
competitivo
selección
cualificación
profesional
día laborable
despido
ejercer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان