خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کروماندود کردن
[فعل]
cromar
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
کروماندود کردن
کلمات نزدیک
cromado
crocante
croato
croar
criticón
cromático
cronista
cronología
cronológico
cronometraje
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان