خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خشونت
[اسم]
la crudeza
/kɾuðˈeθa/
غیرقابل شمارش
مونث
1
خشونت
سختی، شدت
1.La tripulación nunca imaginó la crudeza de la tormenta que se avecinaba.
1. خدمه هرگز شدت طوفانی که نزدیک بود را تصور نمیکردند.
کلمات نزدیک
dinamismo
predominio
imitación
impulsar
profundidad
imaginario
lumínico
psicológico
influencia
simbolizar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان