خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خواهرشوهر
[اسم]
la cuñada
/kuɲˈaða/
قابل شمارش
مونث
[جمع: cuñadas]
1
خواهرشوهر
خواهرزن، جاری، زنبرادر
1.Mi cuñada es mucho mayor que yo.
1. خواهرشوهر من بسیار از من بزرگتر است.
کلمات نزدیک
cuñado
nieta
nieto
yerno
nuera
suegro
suegra
padres
suegros
hermanos
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان