خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غار
[اسم]
la cueva
/kwˈeβa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: cuevas]
1
غار
1.Es muy común que los murciélagos vivan en cuevas.
1. بسیار رایج است که خفاشها در غارها زندگی کنند.
کلمات نزدیک
volcán
lago
desierto
bosque
río
océano
península
atmósfera
corteza terrestre
núcleo de la tierra
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان