خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صحنه
[اسم]
el decorado
/dˌekɔɾˈaðo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: decorados]
1
صحنه
1.El decorado de la obra de teatro era muy tétrico y daba miedo.
1. صحنه نمایش بسیار غمانگیز و ترسناک بود.
کلمات نزدیک
telón
confundir
simbolizar
influencia
psicológico
palco
patio de butacas
platea
drama
literario
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان