خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وکیلمدافع
2 . مدافع (فوتبال و ...)
[اسم]
el defensor
/dˌefɛnsˈɔɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: defensores]
[مونث: defensora]
1
وکیلمدافع
1.La defensora presentó pruebas documentales que probaban la inocencia del acusado.
1. وکیلمدافع مدارک مستندی ارائه داد که بیگناهی متهم را ثابت میکنند.
2
مدافع (فوتبال و ...)
1.Un error del defensor les regaló el partido a los rivales.
1. اشتباه مدافع بازی را به حریف واگذار کرد.
کلمات نزدیک
reenviar
línea adsl
guardar
conectado
documento
acusar
atracar
atraco
cárcel
cometer un delito
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان