خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اخراج کردن (از کشور)
[فعل]
deportar
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
اخراج کردن (از کشور)
دیپورت کردن
کلمات نزدیک
deportado
deportación
deponer
deplorar
deplorable
deportismo
deposición
depositante
depositario
depravación
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان