خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فساد
[اسم]
la depravación
قابل شمارش
مونث
1
فساد
هرزگی، انحراف
کلمات نزدیک
depositario
depositante
deposición
deportismo
deportar
depravado
depravar
depreciación
depreciar
depresivo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان