خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از جا کندن
2 . فرو ریختن
[فعل]
desplomar
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
از جا کندن
2
فرو ریختن
خراب شدن
کلمات نزدیک
desplegar
desplegado
desplazo
desplazamiento
desplazado
desplomo
despoblación
despoblado
despoblar
despojar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان