خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ویرانگر
[صفت]
devastador
/dˌeβastaðˈɔɾ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: devastadora]
[جمع مونث: devastadoras]
[جمع مذکر: devastadores]
1
ویرانگر
مخرب
1.El devastador huracán arrasó con todas las casas de la islita.
1. توفان ویرانگر تمام خانههای جزیره کوچک را ویران کرد.
کلمات نزدیک
evidencia
alterar
gravemente
ilimitado
aceleradamente
creciente
torrencial
casquete polar
prolongado
desolador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان