خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روزانه
[قید]
diariamente
/djˌaɾjamˈɛnte/
غیرقابل مقایسه
1
روزانه
هر روز
1.Aplica la pomada diariamente al ojo izquierdo.
1. پماد را روزانه به چشم چپت بزن.
کلمات نزدیک
apreciar
sabiduría
rostro
flequillo
melena
facilitar
toxina
poro
estimular
indispensable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان