خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اسهال
[اسم]
la diarrea
/djarˈea/
غیرقابل شمارش
مونث
1
اسهال
1.Agarré una diarrea terrible mientras estuve en Egipto.
1. وقتی در مصر بودم، اسهال بسیار شدیدی داشتم.
کلمات نزدیک
gripe
bacteria
virus
aspirina
somnífero
infarto
asma
erupción
varicela
náusea
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان