خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پویایی
[اسم]
el dinamismo
/dˌinamˈismo/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
پویایی
تکاپو، جنبوجوش
1.Espero que el nuevo profesor le inyecte un poco de dinamismo a esta clase tan aburrida.
1. امیدوارم معلم جدید پویایی را به این کلاس کسلکننده تزریق کند.
کلمات نزدیک
predominio
imitación
impulsar
profundidad
herramienta
crudeza
imaginario
lumínico
psicológico
influencia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان