خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شیرین
[صفت]
dulce
/dˈulθe/
قابل مقایسه
[حالت مونث: dulce]
[جمع مونث: dulces]
[جمع مذکر: dulces]
1
شیرین
1.El pastel está algo dulce para mí.
1. این کیک برای من کمی بیش از اندازه شیرین است.
کلمات نزدیک
agrio
extraño
crudo
hervido
sucio
salado
picante
jugoso
delgado
joven
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان