خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نمونه
[اسم]
el ejemplo
/exˈemplo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: ejemplos]
1
نمونه
مثال
1.Necesito un ejemplo para poder entender lo que me estás tratando de explicar.
1. برای فهمیدن چیزی که داری سعی میکنی به من توضیح بدهی، به یک مثال نیاز دارم.
کلمات نزدیک
principal
madera
color
detener
ciencia
aliviar
papel
grupo
marca
cuidado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان