خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درمان شدن
2 . مظهر چیزی بودن
[فعل]
encarnar
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
درمان شدن
خوب شدن
2
مظهر چیزی بودن
کلمات نزدیک
encarnado
encarnación
encargo
encarecimiento
encarecidamente
encarnizado
encarnizamiento
encarnizar
encaro
encarrilar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان