خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بالا
[قید]
encima
/ɛnθˈima/
غیرقابل مقایسه
1
بالا
1.El espejo está encima de la silla.
1. آیینه بالای صندلی است.
کلمات نزدیک
detrás
debajo
contaminación
comunitario
comunicado
enfrente
estar
exposición
habitación
interesante
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان