خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اقامت
2 . اتاق
[اسم]
la estancia
/estˈanθja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: estancias]
1
اقامت
1.Planearon una estancia de tres noches.
1. آنها برای یک اقامت سهشبه برنامهریزی کردند.
2
اتاق
سالن
1.La sala de su casa es una estancia impresionante.
1. اتاق نشیمن خانه آنها یک اتاق چشمگیر است.
کلمات نزدیک
descapotable
sortija
mocasín
gabardina
colgante
hacer autoestop
perder el avión
ruta
tocar el claxon
viajar en avión
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان