خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیرونی
[صفت]
exterior
/ˌekstɛɾjˈɔɾ/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: exterior]
[جمع مونث: exteriores]
[جمع مذکر: exteriores]
1
بیرونی
خارجی
1.La pared exterior necesita pintura.
1. دیوار بیرونی به رنگ احتیاج دارد.
کلمات نزدیک
dúplex
compartir
amueblado
alquiler
alquilar
porche
recibidor
trastero
luminoso
inconveniente
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان