خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرما
[اسم]
la frialdad
قابل شمارش
مونث
1
سرما
کلمات نزدیک
friable
fresón
fresquito
fresno
frescura
fricativo
friccionar
fricción
frigidez
frígido
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان